آفریقای جنوبی ژوهانسبورگ (یادی از بزرگ مردان تاریخ: ماندلا_ گاندی) قسمت اول
کشور رنگین کمان گهوارهٔ تمدن یک دنیا زیبایی با مردمانی دوست داشتنی که صمیمیت و حس خونگرمی صاحبان این سرزمین براستی مثال زدنیست! کشوری که ۵ قبیلهٔ اصلی (زولو-خویسن-سوانا-سوتو-) آنرا تشکیل داده و گرچه در طول تاریخ ۵ قرن گذشته اش فراز و نشیب بسیاری داشته اما امروزه حرفهای بسیار برای گفتن دارد ، سرزمینی ثروتمند با معادن طلا و الماس ، غنی از فرهنگ بومی و قبیله ای، سرشار از نعمات خداوندی با دشتهایی سرسبز مملو از حیوانات وحشی (بخصوصBig five) که توریستها را شگفت زده می‌کند گرچه شمال این قاره کهن کشور مصر از قدیمی‌ترین تمدنهای دنیا را در خود جای داده اما سرزمینهای مرکزی و بخصوص جنوب آن تا همین چند قرن پیش همچنان ناشناخته مانده بود!
(کیپ تان George st Mall)
پروازمان با قطر بود و این یعنی یه ترانزیت کوچولو توی دوحه داشتیم، طبق معمول توی فرودگاه تهران با دوستان آشنا شدیم اما خیلی مختصر فرصت صحبت بود، البته تعداد حدود ۲۰ نفر بود و جالب اینکه اکثر دوستان از شهر‌های دیگر بودند که این خود حس و حالی خاص به این تور بخشیده بود ( ۵ نفر از دوستان اصفهانی، ۲ نفر مشهدی، ۲ نفر کرمانی، ۱ نفر شیرازی و….راستی من کجائی بودم!) داشتن این دوستان از اقصی نقاط میهن عزیزمان جّو تور را بسیار رنگین کرده بود متأسفانه یکی از دوستان لحظه آخر از سفر بازماند که امید داریم فرصتهای بعدی در خدمتشان باشیم در هنگام صدور کارت هواپیما متوجه شدم که یکی از همکاران و بهتر بگویم برادر عزیزم علی بحرینی در این سفر با گروهش به آفریقای جنوبی پرواز می‌کردند ( در تماس بودن و حال و احوال پرسیدن با این عزیز لطف کاررا دوچندان کرد)
(کیپ تان- Waterfront)
سرزمینی که با کشف الماس ۱۸۶۷ در Hopetown و کشف طلا ۱۸۸۶ در Witwatersrand هجوم سوداگران را بخود دید و برای همیشه عوض شد ، جالب اینکه نام دانشگاه مطرح این شهر نیز نام محل کشف طلا (ویت واترزرند) است و خود ماندلا هم در همین دانشگاه تحصیل کرده است امروزه بیشترین رشته های تخصصی به زبان انگلیسی در این دانشگاه تدریس میشود
تشریفات گمرکی در این فرودگاه خوشبختانه بدون کوچکترین دردسری انجام شد و پس از آن با راهنمای محلیمان در ژوهانسبرگ خانم ارنا آشنا شدیم ( راهنمائی بسیار مهربان و دلسوز) به لطف آژانس مربوطه هتل‌ها همه خوب در جای مناسب و امن شهر‌ها بود که این لطف سفر را بیشتر میکرد
حال و هوای بهاری آفریقای جنوبی ، هوای پاک شبانه اش سبب شد اکثر دوستان به راهپیمایی در اطراف هتل بپردازند ( جایتان خالی با همسفر نازنین احمد شام دریائی مفصل و توپی زدیم تو رگ که حسابی سرحالمون کرد بعدشم که هوا ایده‌ال برای قدم زدن بود ما اعتنائی نکرده و یه دل سیر خوابیدیم!(قبل از هرگونه قضاوت، دوستان در نظر داشته باشند حدود ۱۰ ساعت پرواز و بیخوابی از شب قبل مجالی بیش از این نمیداد)
روز بعد (گشت شهری ژوهانسبورگ)
بازدید از مناطق مختلف این شهر که بزرگترین ، شلوغ‌ترین ، ثروتمند‌ترین شهر آفریقایی جنوبی با جمعیتی حدود ۵ میلیون است یه دید کلی وتقریبی راجع به حال و هوای این شهر و کشور داد شهری که هنوز فاصله فقرو ثروت را به راحتی در آن می شود حس کرد و از بناهای پیشرفته تا محله های بسیار فقیر را می شود مشاهده کرد
گاندی و ماندلا
مصاحبت این ۲ بزرگ مرد تاریخ در آفریقای جنوبی باعث شد تا ماندلا به نوعی از گاندی در حس نگرش خود در مبارزات آینده اش الهام بگیرد (سیاست مقاومت منفی) گرچه بعدها ماندلا اذعان داشت که در عملیات تقریبا چریکی شان به این نتیجه رسید که استفاده از روش مقاومت منفی در این کشور به تنهایی چاره ساز نخواهد بود و بایستی جدی ترعمل می کردند
نلسون ماندلا متولد ۱۹۱۸ اولین رئیس جمهور سیاهپوست تاریخ آفریقای جنوبی با ۷۸% رای (۱۹۹۴-۱۹۹۹)، از قبیلهٔ خویسن، جدّش رئیس قبیله بود، ماندلا اولین نفر از خانواده‌اش که دارای تحصیلات آکادمیک شد، در مدرسه بخاطر تلفظ اسمش که سخت بود معلمش او را نلسون نامید، در دوران آپارتاید به جرم خرابکاری در امنیت ملی به حبس ابد محکوم شد که دوران زندانش ۲۷ سال طول کشید ( ۱۸ سال آن را در جزیره رابن سپری کرد جائی که با وجود کار و مشقت بسیار به تحصیل از راه دور با دانشگاه لندن ادامه داد تحصیل کرده در دانشگاه ویت واترزرند جائی که با دوست همیشگی خود الیور تامبو آشنا شد (نام فرودگاه ژوهانسبورگ)
نلسون ماندلا را در آفریقایی جنوبی با نام مادیبا : پدر می‌شناسند، وی موفق به دریافت جایزهٔ صلح نوبل ۱۹۹۳ و بیش از ۲۵۰ تقدیرنامهٔ بین المللی شده است،
به افتخار گاندی میدانی به نامش به همراه مجسمه وی مربوط به دوران جوانی اش در این شهر بیادگار گذاشته شده که کاریست بسیار با ارزش
گاندی که تحصیل کرده ( حقوق وکالت ) بود به آفریقایی جنوبی آمد تا در فعالیتهای انسان دوستانه بخصوص کمک به هموطنانش شرکت کند هندیانی که از چندین قرن پیش جهت کار در مزارع نیشکر آورده شده بودند (۱۸۹۳–۱۹۱۴ وی ۲۱ سال را در آفریقایی جنوبی سپری کرد) او در این کشور در ابتدای ورودش از کابینه قطار درجه یک بیرون انداخته شد با اینکه بلیطش را داشت -همچنین وقتی یک راننده به وی امر کرد تا از جایش بلند شود تا یک سفید پوست آنجا بنشیند آن تقاضا را رد کرد که کتک خورد و در یک دادگاه به او دستور داده شد که عمامه اش را بر دارد که رد کرد و باز هم مورد توهین و بد رفتاری قرار گرفت و از همانجا بود که مبارزهٔ با تبعض نژادی و مقاومت منفی کم کم در ذهنش ریشه گرفت
هنگام رسیدن به محوطهٔ اصلی جلوی مجسمه ماندلا با دوستان چندین عکس گرفتیم که بسیار خاطره انگیز بود ( حقیقتاً هم بسیار به موقع بود چرا که هوا بعداز آن بارانی شد) ، از دوستان خواهش شد تا در صورت تمایل از برند غذائی بنام نندوز استفاده کنند که خوشبختانه اکثرا راضی بودند بعداز ناهار و تقریبا نه چندان خریدی در این مرکز!(به دلیل گران بودن قیمتها) راهی یک قسمت زیبای سفرمان یعنی دهکده فرهنگی لسدی شدیم
لسدی (دهکده فرهنگی)
با بیش از ۱۵ سال سابقه و نمایشی از ۵ قبیلهٔ اصلی آفریقایی جنوبی رسوم و تشریفات و رقص‌هایشان را هر چه زیباتر به نمایش میگذارند که دوستان بسیار استقبال کردند در هنگام بازگشت هم در یک مجتمع تفریحی برای صرف شام ایستادیم که خالی از لطف نبود
انتابنی : به معنای جائی که کوه در آن قرار دارد به وسعت ۲۲۰ کیلومتر پناهگاهی بکر و دنج برای حیوانات و جائی که توریستها میتوانند آفریقایی واقعی را حس کنند با این وسعت بد نیست بدانید( بر حسب گفته راهنمایمان) هر فیل به ۲۰ کیلومتر فضا نیاز دارد و این یعنی در کل مساحت این سرزمین بیشتر از ۱۱ فیل نمیتوانستند زندگی کنند که تازه به آنها در جایگاه مخصوصی باز هم غذا داده میشد (در صورت نیاز)از حوادث شیرین که راهنمایمان ذکر میکرد گاها حضور فیل یا کرگدن درست وسط برنامهٔ شام! که باعث تعطیلی مراسم میشد( در چنین شرایطی همه به داخل کلبه هایشان میروند تا حیوانات دور شوند هرگز صدمه أی از جانب حیوانات به کسی زده نشده است (گاها مهمان ناخوانده بد نیست)
سرزمین سرسبز با سکوت آرامش بخشش تدأعی گر بهشتی بود که دل کندن از آن بسیار سخت بود!برنامهٔ سفر ما شامل ۲ شب اقامت در یک پارک جنگلی بسیار زیبا و با صفا بود حدود ۳ ساعت و نیم راه بود و همه سرو حال و قبراق منتظر تجربه ندیده ها…
یک سورپرایز
روز معارفه و آشنایی بیشتر دوستان باهم بود صحبت تازه گل انداخته بود توی جاده بودیم و هنوز شاید یک ساعتی راه داشتیم که در عین ناباوری ماشین خراب شد! (از صبح دوستان کمی راجع به گرمای درون ماشین تذکر میدادند که من هم متقابلا آن را به راننده گوشزد می‌کردم اما نهایتا زمانی که بوی روغن سوزی موتور ماشین به مشام رسید و دود داخل ماشین را فرا گرفت معلوم شد قضیه جدیست !داشتیم بهمدیگر امید می دادیم که چیزی نیست و…که دیدیم به قدرت خدا کار جدی تر از این حرف هاست!
پارک جنگلی انتابنی
تصور کنید در پناه یک کوه زیبا که با تمام عظمتش خود را به رخ هر بیننده می‌کشد کلبهٔ شما در پناه (شیب!) یک دره قرار گرفته باشد از خوب روزگار به هنگام رسیدن ما بارانی شدید باریدن گرفت که البته بعد از ساعتی رنگین کمانی که هیچ منظره أی قابل مقایسه با این همه شکوه نبود چشمانمان را غرق در تحسین این زیبا اثر آفرینش کرد
مجموعه تفریحی که ۱۹۷۹ به بهره برداری رسید ( حدود ۲ ساعت تا ژوهانسبورگ) دارای ۴ هتل زیبا (کباناس-سان سیتی-کسکید-قصر) که یکی از دیگری بی نظیر تر است انصافا شاه کار معماری در هتل قصر چشمان خیره هر بیننده را به تحسین میاندازد
شهر گمشده
داستانی در افسانه هایٔ قدیمی آفریقا وجود دارد که: مدتها پیش تمدنی عظیم در این قاره شکل گرفت که این قوم پیشرفتهای شایانی در هنر معماری ( ساختن کاخ‌ها و پل‌ها و معابد) ، در استخراج معادن از قبیل آهن،مس…و اهلی کردن حیوانات و کشاورزی پیشرفته، آبیاری… چیزی مثل تمدن آتلانتیس! شکل گرفت و روزی هم با زلزله و خروش زمین و زمان تقریبا همهٔ آن از بین رفت! (البته طی اکتشافات چند دهه اخیر کاوش‌ها بیانگر بقایأی یک تمدن پیشرفته در این سرزمین است
