سفرنامه مصر (قسمت چهارم ) بهشتی به نام آسوان و تجربه فراموش نکردنی نیل ( آذر ۹۱)
ما باید ساعت شش و نیم صبح با قطارهایی به نام شبرو به شهر آسوان می رسیدیم ولی ۱۰:۳۰ صبح رسیدیم! کم کم متوجه شده بودم که چیزی به نام زمان و نظم به اون صورت معمولش جایی در فرهنگ مصر نداره!
کم کم متوجه شده بودم که چیزی به نام زمان و نظم به اون صورت معمولش جایی در فرهنگ مصر نداره! ( تا حدودی شبیه وطن عزیز خودمون) و کاملا سیستم این کشور الهی به امید تو بود!
(نیل همیشه زیبا)
از قاهره تا شهر زیبای آسوان ۸۹۰ کیلومتر راه است و ما پس ازطی این مسیر به محض ورود به کشتی کروز منتقل شدیم که از لحاظ امکانات نسبتا خوب بود
(معبد ایسیس و حتور)
برنامه ای که کارگزار مصری تهیه کرده بود در ابتدا نسبت به برنامه کمپانیهای دیگر در مصر دقیق تر و حتا از لحاظ هزینه هم مناسب تر بود ولی در نهایت متوجه شدم که در همه موارد کاملا زرنگ بازی در آورده بود و به قول خودمون از سر و ته کار زده بود! ( کابینم در قسمت انتهای کشتی بود و من در ابتدا زیاد حساسیت نشان ندادم اما همان شب اول متوجه شدم چه اشتباهی کرده ام! قضیه این بود که حدود نیمه شب که کشتی حرکت کرد کل کابین و در و پنجره میلرزید! صبح روز بعد که هنوز سردرد از بیخوابی بودم متوجه شدم کابینم تقریبا روی موتورخانه کشتی قرار داره !جالب اینکه کابین من کاملا روی موتورخانه نبود و صدا اینقدر آزار دهنده بود وای به حال مسافرینی که اتاقشون کاملا روی موتورخانه بود!!)به هر حال بعد از صبحانه یه صحبت جدی با راهنما و پذیرش کشتی داشتم که خوشبختانه به نتیجه رسیدیم و اتاق عوض شد و اون موقع بود که معنی آرامش و آسایش رو فهمیدم!…
از اصل مطلب کمی دور شدیم ، روز رسیدن به این شهر زیبا برای ما توری از دیدنیهای شهر آسوان در نظر گرفته شده بود. بعد از صرف ناهار در کشتی که غذایی بود عربی آفریقائی (تقریبا قابل خوردن) راهی سدی بنام مرتفع شدیم و بعد از آن معبد زیبای ایسیس
(معبد ایسیس و حتور در نزدیکی شهرآسوان)
البته بازدیدی هم از یکی از معادن سنگ گرانیتی داشتیم که مصریهای باستان از آن برای مجسمه و کتیبه و ساخت طاق نصرتهایشان استفاده میکردند همچنین قرار بود بزرگترین ابلیسک مصر( : ستون مانند هایی که خط مصر باستان هیرگلیف روی آن نوشته شده شرح فرعون ) از این مکان استخراج بشه که متأسفانه این ستون بی مانند قبل از اینکه کاملا تراشیده بشه از وسط ترک برداشته بود! ستونی نزدیک به ۵۰ متر به دستور یکی از فراعنه مقتدر مصر به نام ملکه هتشپ سوت بانویی که فرعون شد!
از این ستونها امروزه تعدادی در ایتالیا و حتا یکی هم در پاریس موجود است در میدان زیبای کنکورد،از زمان تصرف مصر، همیشه این کشور غنی از تاریخ به نوعی الهام بخش دیگر کشورها بوده، چه در زمان اولین شکست در مقابل ایران در زمان داریوش که بعد از آن به دستور این پادشاه بزرگ حفر کانال سوئز شروع شد ، یا در زمان حملهٔ اسکندر که وی این کشور را فتح نمود و متقاعبا تا ۱۵ فرعون بعدی یونانی بودند ، اسکندر و تاریخ نویسان آن دوره از دیدن بناهایی با چنان عظمت به شگفت آمده بودند که همین خود دلیل نوشتن کتابی شد به نام عجایب هفتگانه دوران باستان که یکی از آنها و قدیمی ترین و عظیم ترین آن اهرام سهگانه میباشد، همچنین در زمان تسلط روم باستان بر مصر در زمان سزار و ماجرای عاشقانه وی با کلوپاترا که نهایتا به کشته شدن هر دو انجامید! از آن زمان به بعد آوردن ستونهای گرانیتی از مصر به رم شروع شد که امروزه در میدانهای مختلف رم بخصوص در میدان واتیکان این ستونها زینت بخش شهر باستانی رم هستند. همچنین پس از تصرف این کشور توسط ناپلئون ، بدستور وی یک گروه علمی به تحقیق بر روی آثار باستانی مصر پرداختند و پس از آن طی قرار دادی بین حاکم وقت مصر که یک پاشا از ترکان عثمانی بود و رئیس کشور فرانسه قرار شد تا ۲ ستون گرانیتی به پاریس فرستاده شود که یکی هم اکنون در مهمترین میدان این شهر کنکورد قرار دارد و دیگری بخاطر وزن بسیارسنگین آن موکول به بعد شد که هرگز منتقل نشد.
سنگ خارا جزو سخت ترین نوع سنگهاست و خدا میدونه چه تعداد برده طی چه مدت زمان این ستون ها را می بایست بتراشند و تازه این همه به کنار حمل چنین ستون عظیم و سنگینی خود یک نبوغ ویژه میخواهد چراکه رود زیبای نیل در فصول مختلف سال دارای طغیان میباشد که این یعنی مشکلات به گل نشستن کشتی حامل ستون در صورت سهل انگاری و از این گذشته نصب ستون صحیح و سالم در جای خود هنری کاملا جداگانه میطلبد!!( یادم میاد چند سال پیش مستندی دیدم راجع به همین موضوع، که صحبت بر این بود که متاسفانه امروزه هنر سنگتراشی در مصر امروز تقریبا از بین رفته بخصوص بعد از اسلام که با سنگ و سنگ تراشی کاملا مبارزه میشد، این برنامه در صدد این بود که به کمک یکی از اساتید قدیمی این حرفه که مصری بود سنگی تقریبا در حد ستونهای آن زمان بتراشند و بعد آن را در محلی نصب کنند ، تراشیده شدن سنگ خوشبختانه انجام گرفت گر چه مدت زمان زیادی طول کشید اما نصب آن که نیروی عظیم انسانی میطلبید تا آن را بحالت عمود روی پایه ستون نصب کنند ( تنها یکبار بیشتر امکان چنین کاری نبود! چون در صورت افتادن ستون شکسته میشد ) متأسفانه موفق نشدند !!
( نقشه سد مرتفع)
سد مرتفع یکی از افتخارات مصری هاست بخصوص جمال عبدل ناصر ( ظاهراً در مصر بجای ج ، گ تلفظ میشود مثلا جمال میشود گمال!) البته در هنگام ساخت چنین سدی مشکلات عدیده وجود داشت از جمله اینکه بسیاری از بناهای باستانی زیر آب میرفت که تعدادی را که قابل نجات بودند همه را به مکانهایی مرتفع تر قطعه قطعه منتقل کردند و دوباره روی هم نصب کردند ، برای انجام چنین پروژه ای در زمان خود کشور شوروی هم به مصر کمک رساند که به همین خاطر بنای یادبود همکاری این دوکشور در کنار سد نصب شده.
(بنای یادگاری همکاری دو کشور مصر و شوروی)
ما در این سفر دو راهنما داشتیم که یکی جوانی بود در قاهره و دیگری فردی که در آسوان با وی آشنا شدیم و تمام مدت کروز تا شهر زیبای لوکسور همراهمان بود و از آنجا با همان کشتی و گروهی دیگر همان مسیر را به آسوان بازگشت. راهنمای دوم بیشتر فکر درس دادن بود و گاهی به تایید گروه خیلی صحبتهایش طولانی و خسته کننده میشد بخصوص که زمان طوری بود که در چند قسمت بخاطر صحبتهای طولانی وی گروه غروب دل انگیز را از دست داد (چرا که در این زمان میشود بهترین عکسها را گرفت) باعث دلخوری همه شد. آسوان به تایید گروه جزو شهرهای زیبای کنار رود نیل بود که هنوز هم همان حس شهری آرام و با صفا در کنار رود با وقار نیل را حفظ کرده ( حقیقت اینکه در قاهره چنان آلودگی زمین و آسمان این شهر تو ذوقمان زد که بعد از آن هر شهر دیگر که کمی خلوت تر یا تمیز تر بود ، در نظرمان بهشتی جلوه میکرد.) بازار آسوان با صفا بود بخصوص در شب ، یادم میاد ناصر دستیاری عزیز در مورد مصریان گفته بود کافیست تا در بازار به جنسی نگاهی جزیی بندازی ، اینقدر دنبالت میایند که پشیمانت کنند! براستی همین گونه بود و من کاملا کلافه شده بودم از این اوضاع! ( تنها در هند چنین موردی را تجربه کردم که شاید بتوان گفت مورد مصری بسیار آزار دهنده تر بود!!)
رود نیل در واقع از بهم پیوستن دو رود نیل سفید و نیل آبی در خارطوم به وجود میآید. سرچشمه نیل سفید دریاچه ویکتوریا و سرچشمه نیل آبی دریاچه تانا (واقع در اتیوپی) است نیل طولانیترین رود جهان است. این رود در شمال شرقی قاره آفریقا قرار گرفته و رگ حیاتی کشور مصر به شمار میآید. در فارسی باستان به این رود پیراو میگفتند. در مصر باستان نیز این رود را خِپی میگفته اند. رود نیل با ۶۶۷۱ کیلومتر طول، طولانیترین رود جهان است. این رود از رشته کوههایی در مرکز قاره آفریقا سرچشمه میگیرد و راه طولانی خود را به سمت شمال آغاز میکند؛ در طی مسیر، رودهای زیادی که از کوههای غرب این قاره سرچشمه گرفتهاند، به آن میپیوندند. رود نیل از کشورهای اوگاندا، سودان و مصر و از شهرهای مهمی چون خارطوم، پایتخت سودان، و قاهره، پایتخت مصر، میگذرد و سرانجام به دریای مدیترانه میریزد.نیل شاهراه حیاتی این کشورهای خشک و بیابانی و سبب برتری موقعیت آنها بر دیگر کشورهای آفریقایی است. تمدنهای بزرگ دوران باستان همه در کنار رودهای بزرگ و پر آب پدید آمدهاند، مانند تمدن میانرودان در اطراف رودهای دجله و فرات، و تمدن سند در حاشیه رود سند. تمدن مصر باستان نیز چند هزار سال قبل از میلاد مسیح در کنار رود نیل شکل گرفت و آثار درخشانی از خود باقی گذاشت. بنابر قول مشهور، این رود همان رودی است که برای عبور بنی اسرائیل به رهبری موسی به امر خدا شکافته شد و پس از ورود فرعون و سپاهیانش، به هم آمد و آنها غرق شدند.
اسوان در جنوب مصر واقع شده و ۲۰۰.۰۰۰ نفر جمعیت دارد. سد اسوان بسیار معروف است.سد اسوان بزرگترین سد کشور مصر است که با طرحی عظیم و با شکوه برای جلوگیری از طغیانهای طویلترین رودخانهی جهان یعنی نیل ساخته شدهاست. این سد به برقراری جریان مداوم آب در تمام طول سال کمک کردهاست و نیز برق کارخانهها و شهرهای کشور مصر را تأمین میکند.طرح ریزی این سد در آلمان صورت گرفت و سپس با کمک اتحاد جماهیر شوروی ساخته شد.از زمانهای قدیم، هر ساله رودخانه نیل طغیان میکرد.این سیلها، لجنهای حاصلخیز را بر روی زمین پراکنده میساخت و به کشاورزان کمک میکرد تا محصولات خود را به عمل آورند.اما بعضی مواقع جاری شدن سیلابهای زیاد و بیش از اندازه، خانهها و زمینهای زراعی را ویران میکرد و در بقیه روزهای سال، خشکسالی همه جا را فرا میگرفت.برای کنترل این سیلها، در سال ۱۹۰۲ میلادی مهندسین سدی در جنوب شهر آسوان ساختند.ارتفاع این سد در سال ۱۹۱۲ و سپس در سال۱۹۳۳ افزایش یافت.اما هنوز این سد نمیتوانست رودخانه نیل را کاملاً مهار کند.کار ساخت سد عظیم آسوان در سال ۱۹۶۰ میلادی آغاز شد.سد از خاک و سنگ گرانیت، خاک رُس و سیمان ساخته شدهاست.عرض این سد بیش از ۶/۳ کیلومتر، ارتفاع آن ۱۱۱ متر و قطر آن در قسمت تاج ۴۰ متر میباشد.ضخامت پایه سد که بر بستر رودخانه قرار دارد ۹۲۵ متر است.ساخت سد آسوان ۱۰ سال به طول انجامید.سد عظیم آسوان در سال ۱۹۷۱ میلادی رسماً افتتاح شد.در فصول بارانی، این سد از طغیان آب رودخانه نیل جلوگیری میکند.هنگام انباشته شدن آب رودخانه در پشت این سد، به تدریج مخزن آبی به طول بیش از ۵۰۰کیلومتر تشکیل میشود، که این مخزن بعد از فوت ریاست جمهوری وقت مصر، عبدالناصر، دریاچهٔ ناصر نامیده شد.حدود ۵۰۰۰۰ نفر از مردم به دلیل وسعت دریاچه سد، مجبور به ترک خانههای خود شدند.آنها به یک منطقه زراعی جدید در ۵۰ کیلومتری شمال شهر آسوان مهاجرت کردند.چندین جزیره و معبد قدیمی در معرض سیل قرار گرفتند، ولی برخی از آنها از این حادثه مصون ماندند.در عملیاتی وسیع و گسترده، معبدهای رامسس دوم و نفرتاری به آجرهای ۳۰ تنی تقسیم شد و سپس دوباره این آجرها، یک به یک در تپههایی مشرف به رودخانه نیل کنار هم سوار شدند.این کار طاقت فرسا ۴ سال به طول انجامید.همچنین سایر معابد کوچک نیز از جزیره ای در نیل که در حال فرورفتن در آب بود، انتقال داده شدند.
اُبلیسک
اُبلیسک یا اوبِلیسک (Obelisk) (یونانی: ὀβελίσκος، برگرفته از ὀβελός، به معنای سوزن یا ستون نوکتیز ستون سنگی چهارگوش و بلند که در بالای آن یک نوک هرمی جای دارد و گفته میشود که برگزیدن شکل هرم برای همانندسازی با یک پرتوی سنگ شدهٔ قرص خورشید بودهاست. در بیشتر جاهای باستانی می توان یک جفت ابلیسک در برابر تیریکها (pylon) پیدا کرد. ابلیسکهای کهن از یک سنگ یکپارچه ساخته میشدند در حالی که ابلیسکهای امروزی از چندین قطعه سنگ ساخته میشوند و میتوانند لایههای درونی هم داشته باشند.این بنا در معماری مصر باستان، آشور، آکسومی اتیوپی، روم باستان و بیزانس (روم شرقی) به کار رفتهاست. در دوران نوین نیز این بنا در شماری از میدانهای اصلی اروپا و آمریکا وجود دارد این بنا نزد فراماسونها مقدس به شمار میرود. در حالی که گروهی از مسلمانان آن را نماد شیطان میدانند.به طوری که یکی از اعمال حج سنگ زدن به این بناست که رمی جمرات نامیده میشود. ابلیسکها به فراوانی در معماری مصر باستان دیده شدهاند. مصریان آنها را به صورت جفت در ورودی معبدها میگذاشتند. امروزه کاربرد واژهٔ ابلیسک بیشتر به ریشهٔ یونانی آن باز میگردد. چون هرودوت جهان گرد یونانی از نخستین کسانی بود که دربارهٔ ابلیسکها مطلب نوشت. شماری از ابلیسکهای مصر و همچنین ابلیسک ناتمام از گذر زمان جان سالم به در بردهاند. آنها در معدن سنگ مادر خودشان در اسوان، همانجایی که ساخته شده بودند پیدا شدند. این ابلیسکها در سراسر جهان پراکنده شدند و تنها کمتر از نیمی از آنها در مصر باقی ماند.نخستین ابلیسک معبد که هنوز سر جایش هست، ۲۰٫۷ متر (۶۸ پا) بلندی و ۱۲۰ تُن سنگینی دارد. این ابلیسک گرانیتی و قرمز رنگ است و از آن سنوسرت یکم از دودمان دوازدهم مصر است که در مطریه بخشی از هلیوپلیس جای دارد.ابلیسک نمادی از خورشید خدا، رع است در گذشته برخی بر این باور بودند که این بنا یک پرتوی سنگ شدهٔ آتون است که به دوران بازسازی مذهبی آخناتون بر میگردد. برخی دیگر هم بر این باور بودند که خدا، خود در این سازه زندگی میکند.
پاتریسیا بلکول گری (Patricia Blackwell Gary) مصرشناس دانشگاه نیویورک و ویراستار مجلهٔ آسترونومی، ریچارد تلکات (Richard Talcott) چنین گمان بردهاند که شکل هرم مصر باستان و اُبلیسک از پدیدهٔ طبیعی مرتبط با خورشید (رع یا خورشیدخدا، بزرگترین خدای مصری) گرفته شدهاست. هرم و ابلیسک ممکن است از پدیدههای ستاره شناسی مرتبط با طلوع، غروب، نور منطقةالبروجی و بازتابش پرتوهای خورشید الهام گرفته شده باشد.شکل ابلیسک، تاثیر عمیقی بر رومیان باستان گذاشته بود تا آنجا که شمار ابلیسکهای روم بیش از دو برابر ابلیسکهای مصر باستان است. پس از امپراتوری روم همهٔ ابلیسکها سقوط کردند و تنها ابلیسکی که در واتیکان بود جان سالم به در برد و با گذر زمان دوباره همانند آن در جاهای دیگر ساخته شد.بلندترین ابلیسک مصری در یک میدان روبروی بازیلیک لاتران در رم قرار داد و بلندی آن ۱۰۵٫۶ متر و سنگینی آن ۴۵۵ تُن است.البته این گونه نبود که همهٔ ابلیسکهای روم از آن مصر باشد. هیرود بزرگ پس از برقراری فرمانروایی اش، فرمان داد تا یک اُبلیسک گرانیتی قرمز رنگ مصری در میدان اسب دوانی قیصریه، شهر تازه سازش که در شمال یهودیه قرار داشت بنا کنند. این ابلیسک ۴۰ پا بلندی و ۱۰۰ تُن سنگینی داشت. باستان شناسان پس از آنکه این سازه را کشف کردند آن را در جای اصلی اش بازسازی کردند اُبلیسک اصلی در شهر واشنگتن است که روبروی آرامگاه یادبود آبراهام لینکلن قرار دارد و در پایین این بنا پرچمهای بسیاری از کشورهای جهان گذاشته شدهاست