سهراب خوش طینت

وبلاگ تخصصی گردشگری
آخرین نظرات
پیوندها

سفرنامه مصر قسمت پنجم : بازدید از کوم اومبو و ادفو (آذر ۹۱)

همهٔ شما عزیزانم احتمالا بهتر از من داستان کشف خط باستانی میخی ایرانی‌ را می‌دانید! اما به راستی‌ از زمانی‌ که این کتیبه‌های باستان بار دیگر توسط محققین خوانده شدند چه شگفتی به وجود آوردند!

مثل گنج نامه همدان : یکی‌ از معروف‌ ترین و مهمترین کتیبه‌های ایران باستان ، که چون مردم بومی از متن آن اطلاع نداشته اند برای سال‌های سال حدس میزده اند که احتمالا این کتیبه نقشه و یا راز یک گنج  باستان را بازگو می‌کند!! که چون زبان آن خط میخی بوده هیچکس قادر به پیدا کردن این گنج تا به همین چندی پیش نبوده!

با کد گشایی خط باستانی چه در ایران و یا کشور های تاریخی دیگر براستی‌ که چه دنیایی از حقیقت‌ها به روی مردم گشوده شد…!

از جمله چنین کشفیاتی در مصر هم اتفاق افتاد که نقطه عطفی در شناخت تمامی‌ خط و کتیبه‌های هیرو گلیف شد

براستی درود بر همت والای چنین محققین و پژوهشگرانی

متن کتیبه گنج نامه همدان:

خدای بزرگ است اهور مزدا، بزرگ‌ترین خدایان است که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که برای مردم شادی آفرید، که خشایارشا را شاه کرد، یگانه از میان شاهان بسیار، یگانه فرمانروا از میان فرمانروایان بی‌شمار. من خشایارشا، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ کشورهای دارای ملل بسیار، شاه این سرزمین بزرگِ دوردستِ پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی…

کتیبه‌های گنجنامه همدان در سالهای ۱۸۴۰ و ۱۸۴۱ میلادی توسط اوژن فلاندن، نگارگر و باستان‌شناس فرانسوی و همراه او پاسکال کسب، مورد بررسی و مطالعه و گرته برداری قرار گرفت و بعد از ایشان، سر هنری راولینسن کاشف بریتانیایی توانست با استفاده از این کتیبه‌ها موفقیت شایانی در گشودن رمز خط میخی پارسی باستان کسب نماید. بدینسان سنگ نوشته‌های گنجنامه همدان کلیدی را به دست کاشف داد تا بوسیله آن بتواند سنگ نوشته داریوش بزرگ در بیستون را بخواند

سِر هنری راولینسون (۱۸۱۰-۱۸۹۵) دیپلمات و شرق‌شناس بریتانیایی بود. او نخستین کسی بود که خط میخی را با بررسی کتیبه‌های بیستون خواند.

تاریخ هرودوت کتاب تاریخی است که توسط هرودوت، مورخ یونانی نوشته شده‌است. این کتاب اولین کتاب تاریخ در جهان به شمار می‌رود و شامل ۹ کتاب است. شرح زندگانی ۴ شاه ایرانی کوروش بزرگ، کمبوجیه، داریوش بزرگ،خشایارشا در تاریخ هرودودت آمده‌است. تاریخ هرودوت ابتدا در قرن پانزدهم میلادی در اروپا از یونانی به زبان لاتین ترجمه شد. هنری راولینسون شرق شناس معروف و کاشف خط میخی در پادشاهی محمدشاه قاجار به عنوان مربی نظامی در فوج کرمانشاه به خدمت اشتغال داشت و ضمن همین خدمت به کاوش و پژوهش در زمینهٔ کشف خط میخی همت گماشت و سرانجام موفق شد. اندکی پس از کشف خط میخی توسط او، برادرش جرج راولینسون از آن اکتشاف مهم تاریخی بهره گرفت و اولین ترجمهٔ کامل انگلیسی تاریخ هرودوت را با حاشیه‌ها و توضیحات در چهار جلد منتشر کرد.

اولین ترجمهٔ مختصر تاریخ هرودوت به زبان فارسی در زیر نظر اعتماد السلطنه وزیر مطبوعات دولت ناصری در تهران به چاپ رسید. ترجمهٔ دیگری و آن نیز هم مختصراً از روی نسخه‌ای که در ایام جنگ جهانی دوم در لندن چاپ شده بود توسط وحید مازندرانی و با مقدمهٔ عباس اقبال در سال ۱۳۲۴ شمسی در تهران منتشر شد. سپس در سال‌های ۱۳۴۱–۱۳۳۸ دانشگاه تهران ترجمهٔ تازه‌ای مبتنی بر متنی فرانسوی به اهتمام هادی هدایتی در ۵ جلد تا کتاب ششم تاریخ هرودوت انتشار داد. سرانجام در سال ۱۳۵۶ خورشیدی هر ۹ کتاب تاریخ هرودوت توسط وحید مازندرانی از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شده و چاپ شد.

کشف اسرار تاریخ ایران در زمان هخامنشیان بیش از هر چیز دیگر مدیون کتاب تاریخ هرودوت است. هر چند این کتاب به اقتضای زمان و احوال مؤلف نقایصی دارد ولی در عهد جدید اکثر انتقادات به نفع هرودوت است و رویهم رفته محققان او را مورخی صادق و صمیمی دانسته‌اند

ژان-فرانسوا شامپولیون (به فرانسوی: Jean-François Champollion)‏ (۲۳ دسامبر ۱۷۹۰ - ۴ مارس ۱۸۳۲) دانشمند، زبان‌شناس و شرق‌شناس فرانسوی است. شهرت عمده او به خاطر انتشار نخستین ترجمه از سنگ‌نوشته رزتا یا سنگ رشید است. این برگردان، نشان می‌دهد که سیستم نوشتاری مصریان باستان ترکیبی است از نشانه‌های آوایی و تصاویر خامی که از طبیعت برداشت شده است. او را بنیانگذار دبستان مصرشناسی خوانده‌اند.

از سال ۱۸۰۱ برادر بزرگ‌تر وی ژاک ژوزف که خود پژوهشگر بود با هاژش بُندک آموزش او را به عهده گرفت. این آموزش تا دوازده سال ادامه پیدا کرد. از سال ۱۸۰۴ ژان فرانسوا به یافتن رمز زبان هیروگلیف مشغول شد و دریافت که برای این کار باید با زبان‌های شرقی آشنا شود. به همین خاطر او پس از فراگرفتن یونانی و رومی به آموختن زبان‌های عبری، قبطی، عربی و سریانی پرداخت.

در شانزده سالگی رساله او دربارهٔ نام‌های گیتی شناختی مصر باستان مورد تحسین و تایید اعضای دانشگاه گرنوبل قرار گرفت. وی سپس به پاریس رفت و به پژوهش‌های روشمند خود در زبان‌های مصری به ویژه زبان قبطی ادامه داد. او کوشید تا از راه شناخت این زبان، زبان هیروگلیف مصری را رمزگشایی کند. در سال ۱۸۰۹ در نوزده سالگی استاد رشته تاریخ در دانشگاه گرنوبل شد. اما پس از مدتی کار را رها کرد و به پاریس بازگشت. او پس از بازگشت از سفر مصر در سال ۱۸۳۰ افتخار عضویت در فرهنگستان سنگ‌نوشته و ادبیات را یافت و یک سال بعد استاد کولژ دوفرانس شد. او سرانجام در ۴ مه ۱۸۳۲ در چهل و دو سالگی درگذشت. ژان-فرانسوا شامپولیون حق بزرگی بر گردن تمدن مصر باستان دارد تقریبا هر انچه را که ما از مصر باستان میدانیم با پژوهش های او اغاز شد.

او توانست الفبای زبان مصری، سپس فرهنگ واژگان و پس از آن، دستورزبان مصر کهن را آماده کند. او یافته‌های خود را در سال ۱۸۳۲ برای انجمن ملی فرانسه فرستاد. سال بعد این یادداشت‌ها با هزینه دولت فرانسه و با نام شناسه‌های زبانٔ هیروگلیفی مصر باستان منتشر شد. در سال ۱۸۲۴ برای خواندن بازمانده‌های جمع‌آوری شده مصری موزه تورن به ایتالیا رفت و تا سال ۱۸۲۶ در آن‌جا بود. پس از بازگشت به فرمان شارل دهم پادشاه فرانسه به ریاست بخش مصری موزه لوور انتخاب شد.

از سال ۱۸۲۸ تا ۱۸۳۰ او و استادی ایتالیایی به نام روسلینی، خاک مصر را بررسی کرده و با گرداوری طرح‌ها، نگاره‌ها و کنده‌کاری‌های بازمانده از سرزمین فراعنه و یادداشت‌هایی که به آن افزوده بودند، کتابی در چهار جلد با نام یادبودهای مصر و نوبی منتشر کردند. ژان فرانسوا در بازگشت از مصر دو ستون یادبود لوکسور را به فرانسه فرستاد؛ ستون‌هایی که مصری‌ها به دولت فرانسه هدیه کرده بودند. اما دو ستون یادبود در ۱۱مه ۱۸۳۲ و چند روز پس از مرگ وی به بندر تولون رسید. ( وی ذر قبرستان پرلاشز در پاریس به خاک سپرده شد.)

سنگ رَشید؛ سنگ‌نبشته‌ای از دوران مصر باستان است که در پیشرفت معاصر در درک نوشتار هیروگلیف ابزاری سودمند بوده‌است.این سنگ‌نوشته بخشی از ستونی سنگی متعلق به دوران بطلمیوسی ست که بر روی آن سه ترجمه از یک متن کنده‌کاری شده‌است. دو نوشته به زبان مصری باستان و یکی به زبان یونانی کلاسیک است. از این رو این سنگ کلیدی برای رازگشایی خط هیروگلیف باستانی، به دست ژان فرانسوا شامپولیون فرانسوی شد.این سنگ نوشته را سپاهیان ناپلئون در سال ۱۷۹۹، در روستایی به نام رشید (به زبان‌های غربی: روزتا در شمال باختری دلتای نیل پیدا کردند. این سنگ‌نبشته در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود

مصر روز پنجم: بازدید از کوم اومبو و ادفو

امروز یه روز آفتابی و با‌ صفا بود و ما از یکی‌ از زیباترین معابد مصر باستان دیدن میکردیم: این معبد جزو بهترین معابدیست که با همان حال و هوای اصلی‌ حفظ شده علت هم اینکه نمای این بنای عظیم در زیر خاک مدفون بوده تا همین چندی پیش! ( بنای ۲۰ متری کاملا زیر خاک مدفون! حدود ۲۳۰۰ سال قدمت !یه چیزی شبیه تخت جمشید!)

یکی‌ از خدمه کشتی در حال فیلمبرداری از کل مسافرین بود و جالب اینکه کلیپ‌های تهیه شده رو همون غروب می‌گذشت برای نمایش و در انتهای سفر هم دیویدی این گشت و کروز را به قیمت ۲۰ دلار میفروخت!

از موزه کروکدیل هم بازدید کردیم جالب اینکه مصری‌های باستان حتا کروکدیل و تخم‌هایش را مومیایی میکرده اند!

در جلوی معبد ادفو : شاهین زیبایی‌ نزدیک به ۳ متر قرار داشت یکی از خدایان مصریان باستان

قرار بود غروب برنامه شاد و زنده در سالن پذیرایی کشتی داشته باشیم اما از اونجا که گروهمان اکثرا چینی‌ و چند خانواده هندی، و یک حانواده مصری بودند که چندان حس و حالی نداشتند برای شور و هیجان! هیچ اتفاقی‌ نیفتاد ( جالب خانواده هندی بودند که دوربین به دست آماده فیلمبرداری زنده از مراسم همگی خوابشان برده بود!!)

معبد هوروس در ادفو

نام معبد و نیایش‌گاهی باستانی در کشور مصر است که در کرانه باختری رود نیل و در شهر تاریخی ادفو واقع شده است. این معبد در دوره یونانی، برای هوروس (ایزد عقاب‌نما) ساخته شده بود.

در خلوت‌گاه درونی تاریک معبد هوروس، هم‌چنان زیارت‌گاهی برپاست که سنگ‌های آن صیقل داده شده‌اند و بر باور مصریان باستان، حکاکی‌های آن در اطراف تپه‌آفرینش وجود داشته‌اند.

به احتمال زیاد جراحی قبل از پزشکی به وجود آمده‌است. بر جمجمههای انسانهای ماقبل تاریخ آثاری از سوراخ کردن استخوان با مته دیده می‌شود و در برخی نواحی قطعاتی از استخوانهای آدمی به دست آمده که ظاهر آنها حکم می‌کند این قطعات با آلات تقریبا شبیه به آلات کنونی قطع شده‌اند. همر از پانسمان زخمها صحبت کرده‌است. در کتب بقراط از بادکشی، فصادی، بیرون آوردن پولیپ از بینی، حجامت و غیره مباحث گوناگونی می‌بینیم که در آنها عمل با آهن و آتش انجام می‌گیرد و نیز از مکانیسم و معالجه شکستگی و بکار بردن باند برای بستن زخمها و اصلاح بدن بحثها شده‌است. در مکتب اسکندریه، جراحی همگام تشریح پیش رفت و در رم نیز کارهای حائز اهمیت مانند جالینوس بسیار است و بنزد عربان جراحی ابوالقاسم جراح قابل ذکر می‌باشد ولی در نزد اعراب جز به سنن یونانی بکارهای تازه‌ای برنمی خوریم. در قرون وسطی علم جراحی در کشورهای مسیحی چون سایر علوم در نزد روحانیان بود ولی عمل جراحی شیوه فرعی برای درمان بود و جز سلمانیها کسان دیگر بجراحی نمی‌پرداختند. در قرن یازدهم میلادی، دانشگاههای غربی شروع به گسترش کردند و در این دوره مکتب سالرن برای نخستین بار لقب دکتر و استاد به دانشوران در این زمینه داد. در فرانسه جراحان معروف کالج جراحی فرانسه را تأسیس نمودند. در قرن چهاردهم به جراح فرانسوی بنام گی دوشولیاک برمیخوریم که کارهای او بسیار عالمانه و روش مند بود.

در دوره رنسانس سه پزشک درخشان بنام وسال و امبروازپاره و ورتزیوس بچشم میخورد. از اواسط قرن هفدهم بیانز و روبردو شروع به دفاع از جراحی علمی کردند و در سال ۱۶۷۱ م. لوئی چهاردهم مدرسه ٔ سلطنتی جراحی را تأسیس کرد و پزشکان و جراحان متبحری راه را برای جراحان قرن هیجدهم باز کرند. لوئی پانزدهم کاملاً سلمانی‌ها را از جراحی کنار گذاشت و مانع اعمال آنها در این زمینه شد. وضع کنونی جراحی فرانسوی بر روی کارهای آکادمی جراحی سلطنتی فرانسه تأسیس شده در ۱۷۱۳ م. گذارده شده‌است. این مؤسسه توانست جراحی اروپا را تحت تأثیر قرار دهد و در ابتدای قرن نوزدهم جراحی درمانی رو به کمال گذاشت. نبوغ جراحان در همه ٔ قسمتهای بدن جلوه میکرد و جراحی پیشرفتهای مهمی کرد و ضمناً با دو کشف اساسی یکی بیهوشی و دیگری ضدعفونی همه اعضای بدن انسان زیر تیغ جراحان قرار گرفت. دو جنگ جهانی اول و دوم کارهای عملی را بسرعت پیش برد. بالاخره با پیدایی آنتی بیوتیکها در اواخر جنگ جهانی دوم و پیشرفتهای سریع بشر در زمینه‌های صنعتی و علمی، امروزه جراحی گسترش فراوان یافته‌است.

تصویر ابزار جراحی بر روی دیوار معبد کوم اومبو در مصر

۱ نظر در “سفرنامه مصر قسمت پنجم : بازدید از کوم اومبو و ادفو (آذر ۹۱)”

  1. صبا نوشته است: 

    درود بر شما آقای خوش طینت

    از تار نگار خانم گوهری به اینجا رسیدم.

    سفرنامه مصر بسیار برایم جذاب بود چراکه کمتر یا شاید اصلا سفرنامه ای در مورد “مصر” این سرزمین تاریخی نخوانده بودم
    موفق و پیروز باشید

    صبا توکلی

    درود

    خوش آمد میگم حضورتون رو در این کلبه صبا جان

    امیدوارم از این به بعد بیشتر شاهد دیدگاه تو و دوستانت در این پاتوق باشیم

    ممنون که نظرت رو ابراز کردی و هنوز و همچنان شرمنده‌ام که این سفر نامه رو به پایان نرسانده ام ( علتش گرچه درگیریهای کاری بود اما به هر حال بایستی تا الان کامل میشد!)

    در میان کشور هایی که شانس دیدار را داشته‌ام ، مصر انصافا یکی‌ از بی نظیر‌ترین کشور هاست و امیدوارم روزی قسمت بشه شما دوست دارانش هم این کشور پر از جاذبه را تجربه کنید

    ( با تشکر ویژه از مینا گوهری ، دوست و همسفر خوب همیشگی این کلبه)

    سهراب